توقف صادرات در پی الزام رفع تعهد ارزی

در سال‌های اخیر بوروکراسی حاکم بر صادرات در کنار تحریم‌ها، مشکلات جدی را پیش پای صادرکنندگان موادغذایی قرار داده است.

به گزارش روابط عمومی سندیکای صنایع کنسرو ایران به نقل از اقتصاد سبز، در سال‌های اخیر بوروکراسی حاکم بر صادرات در کنار تحریم‌ها، مشکلات جدی را پیش پای صادرکنندگان موادغذایی قرار داده است. در همین‌حال الزام صادرکنندگان به رفع تعهد ارزی، چالش دیگری است که صادرکنندگان را با پیچیدگی‌هایی مواجه کرده است. به گفته فعالان این عرصه، یکی از بزرگترین آسیب‌ها آن است که از صادرکننده خواسته می‌شود تا ارز حاصل از صادرات را به نرخ پایین‌تر به‌فروش برساند و در نتیجه بسیاری از صادرکنندگان از ادامه این مسیر صرفنظر کرده‌اند یا سطح تجارت خود را کاهش داده‌اند. در همین حال گرفتاری‌های ناشی از قیمت گذاری دستوری نیز مسایل و چالش‌های متعددی را پیش‌روی بخش تولید و صادرات قرار داده که سال‌هاست در مورد آن صحبت می شود. به منظور بررسی مشکلات و چالش‌های بخش تولید در صنعت غذا، گفت‌و‌گوی مفصلی با امیرعباس سالاری‌پور، مدیرعامل شرکت «وردا» داشتیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.

در کشور ما صادرکنندگان موادغذایی با چه مشکلات و چالش‌های مواجه هستند؟
تمام افرادی‌که در کشور ما به نوعی کار صادرات انجام می‌دهند، درگیر موضوعات مختلف هستند و به وفور درباره مشکلات صادرکنندگان صحبت شده است. هم در بخشی که فعال اقتصادی کار صادرات انجام می‌دهد و هم در جایی که دولت و نهاد نظارتی، کار تبیین و تعریف ریگولیشن‌های صادراتی را انجام می‌دهد، همه کم و بیش اطلاع دارند که چه وضعیتی حاکم است، اما متأسفانه هیچ کسی کاری انجام نمی‌دهد و سؤال بزرگ همین است که چقدر می‌توان درباره یک مشکل صحبت کرد و جزئیات آن را گفت.
به غیر از بورورکراسی حاکم شده، مهم‌ترین مشکل این است در کشوری که سال‌هاست به درآمد صادراتی نیازمند بوده و درگیر تحریم است، آنهایی که کالاهای غیرنفتی صادر می‌کنند، باید راهی را جلوی پای آنها بگذاریم تا با کنترل‌های حداقلی صادرات اتفاق بیفتد. اما پس از این‌که صادرات اتفاق می‌افتد، یکی از بزرگترین آسیب‌ها آن است که به صادرکننده گفته می‌شود ارز حاصل از صادرات را به نرخ پایین‌تر به‌فروش برساند و بدیهی است که بسیاری این مسیر را ادامه ندادند یا سطح تجارت آنها کاهش یافت. در واقع این موضوع که ارز حاصل از صادرات، به نرخ به مراتب پایین‌تر از قیمت واقعی به فروش برسد، منجر به توقف صادرات می‌شود.
گروهی هم که به این‌کار ادامه می‌دهند، مهم ترین دلیل شان این است که سال‌ها با خون دل، بازاری را در کشور یا کشورهای مقصد برای خود ساخته‌اند و صبوری می‌کنند تا شاید اتفاق خوب رخ دهد. ولی واقعیت این است، تمام افرادی‌که کار صادرات انجام می‌دهند، تحت فشار هستند.

راهکار شما در این رابطه چیست و تصور می‌کنید که چه اقدامات مفیدی می‌توان انجام داد؟
اما در مورد این‌که راهکار چیست؛ بازار دارای یک مکانیزم عرضه و تقاضاست و خود را کنترل می‌کند. توجه داشته باشید که با توجه به قدرت خرید مردم، اگر محصول بیش از قیمت متعارف عرضه شود، اصلاً نمی‌تواند موفق باشد و اگر هم بتواند بفروشد، قاعدتاً بازار بسیار کوچکی خواهد داشت. اگر محصولی بخواهد برند شود و سطح قابل توجهی از بازار را در اختیار بگیرد، لاجرم باید در کنار رقبا قیمت را تنظیم کند.
مصرف‌کننده آگاه است و شعور دارد و اگر کالای خاصی توسط کارخانه‌ای تولید شود، مصرف‌کننده درک می‌کند که افزایش قیمت آن ناشی از چیست و گروهی از مصرف‌کنندگان ممکن است آن را انتخاب کنند، ولی باید تولیدکننده این موضوع را درنظر بگیرد که آیا با میزان فروش پایین، این بنگاه اقتصادی می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد یا خیر. حالت دیگر هم این است ‌که مصرف‌کننده متوجه می‌شود، این کالا هیچ ارزشی نسبت به رقبای خود ندارد و آن را انتخاب نمی‌کند.
اما از آنجا که سال‌هاست این روش اشتباه را انجام می‌دهیم، هزار نتیجه غلط به‌دنبال دارد و پیامدهای مشکل‌داری را ایجاد کرده و در شرایطی که تلاش می‌کنیم تا پیامدهای مشکل‌دار را درست کنیم، اما امکان‌پذیر نیست. در این رابطه صاحبنظران و کارشناسان راهکارهای لازم را ارایه داده‌اند و تولیدکنندگان هم تلاش می‌کنند که در این شرایط زنده بمانند و محصول باکیفیت را به‌دست مصرف‌کننده برسانند. آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های مرتبط با حوزه قیمت‌گذاری، صادرات، نگاه به کیفیت و کنترل کیفیت‌، به وفور وجود دارد و تهیه و تدوین شده است، اما در نهایت اقدامی صورت نمی‌گیرد و اتفاقی رخ نمی‌دهد.

بزرگترین چالش در کشور دستورالعمل‌هـای خلـق‌الساعـه و بخشنامه‌های پوچ و بی‌اساس است که برای تولید مشکل‌آفرینی می‌کند با قیمت‌گذاری دستوری، تولیدکننده مجبور است یا از کیفیت یا از کمیت کم کند و در نهایت ضرر اصلی متوجه مصرف‌کننده می شود؛ در این زمینه چه نظری دارید؟
اگر نهاده‌ای یا کالایی توسط دولت مشمول سوبسیددهی است، باید آن را در لایه‌های مختلف کنترل کنیم که به شکل مناسب و قیمت مناسب به‌دست مصرف‌کننده واقعی برسد. هر دستورالعملی که بخواهد فقط انتهای پروسه تولید تا مصرف را کنترل کند، قطعاً محکوم به شکست است و اگر محکوم به شکست باشد، ظاهرا ممکن است برخی موارد رعایت شود، اما در باطن بسیاری از مسایل اتفاق نمی افتد و در نهایت به مصرف‌کننده اجحاف می‌شود، زیرا نتیجه قیمت‌گذاری دستوری این است که کالای تقلبی و بی‌کیفیت، بسته‌بندی می‌شود و به‌دست مصرف‌کننده می‌رسد. این در حالی است که مصرف‌کننده ناآگاه است و از پارامترهای کیفی آگاه نیست؛ بنابراین قیمت تنها پارامتر انتخاب می‌شود، اما کالایی در اختیار مصرف‌کننده قرار می گیرد که نادرست است. یک سری هزینه‌های پنهان هم وجود دارد که در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شود و در بلندمدت تاوان آن را پس خواهیم داد. باید مدت‌ها و سال‌ها بگذرد تا متوجه شویم که مصرف یک کالای نادرست، چه اتفاقی را در جامعه ایجاد کرده است، زیرا می‌خواهیم قیمت را پایین نگه داریم.

در رابطه با خرید مواد اولیه با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
در حوزه تأمین مواد اولیه، یکی از موضوعات مسأله کیفیت است. در مناطق بسیاری از کشورمان، محصولات کشاورزی تولید می‌شود و در موارد بسیاری در تولید این محصولات، سموم دفع آفات نباتی به کار گرفته می‌شود. البته در عین حال شاهد هستیم که افراد بسیاری اقدامات خوبی را در حوزه کشاورزی انجام داده‌اند و کشاورزی علمی را با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی استارت زده‌اند و به دلیل کنترل‌های لازم، محصولی که تولید می‌کنند، بسیار با کیفیت است و فارغ از مشکلاتی که دارند، صادرات را به خوبی انجام می دهند.
اما در مورد کیفیت محصولات کشاورزی، به‌طور کلی باید گفت که متأسفانه در کشورمان کشاورزان به‌خوبی آموزش نمی‌بینند که شاید بخشی از آن به فعالیت سازمان‌های مرتبط مربوط باشد. متأسفانه سموم دفع آفات نباتی به‌دلیل مسایل مربوط به قیمت، به شدت بازار قاچاق پررونقی دارد و سمومی که کنترلی روی آنها وجود ندارد، ارزان‌تر به‌دست کشاورزان می‌رسد و کشاورزان هم به‌دلیل ناآگاهی آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند و در نتیجه میوه‌هایی که مورد استفاده قرار می دهیم، به‌طور جدی محتوی باقیمانده سموم است و البته اطلاع‌رسانی در این زمینه بسیار کم است.
اگر این محصولات به اتحادیه اروپا صادر شود، به‌دلیل باقیمانده سموم برگشت می‌خورد. حتی اگر در میوه انگور باقیمانده سموم وجود داشته،کشمشی که از آن فرآوری شده، برگشت می‌خورد.
موضوع دیگر در مورد تأمین مواد اولیه، تأمین مالی و سرمایه در گردش است، به این دلیل که باید بسیاری از مواد اولیه به‌صورت نقدی خریداری شود زیرا منابع بانکی بسیار محدود شده است و از سوی دیگر بازگشت پول در شرایط اقتصادی حاکم، بسیار طولانی شده است و این موارد فشارهای بسیار جدی برای تولیدکنندگان ایجاد می‌کند.

این موضوع ‌که گفته می‌شود انواع سرکه از محصولات پادرختی تولید می‌شود، درست است؟
تصور می‌کنم عدم اطلاع‌رسانی مناسب در اینجا خودنمایی می‌کند. اگر سرکه را به لحاظ علمی تعریف ‌کنیم، این محصول باید فودگرید باشد. در تعریف سرکه باید بگویم که هر ماده قندی می‌تواند تبدیل به الکل و سپس تبدیل به سرکه شود، ابتدا در آن ماده قندی، الکل به‌وجود می‌آید و سپس مولکول الکل تبدیل به مولکول سرکه می‌شود. این فرآیند برگشت‌ناپذیر است؛ به این معنا که هیچ‌گاه سرکه تبدیل به الکل نمی‌شود. در مجموعه «وردا» تولید سرکه فودگرید، از میوه شروع نمی شود و تولید سرکه از الکل حاصل از ماده غذایی آغاز می شود. به عنوان مثال برای تولید سرکه سیب، کنسانتره سیب را از تولیدکننده آب سیب خریداری می‌کنیم و از آب سیب که محتوی قند است، الکل سیب و از الکل سیب، سرکه سیب تولید می‌شود. از آنجا که شرکت وردا معتقد به سرکه بالزامیک بسیار کیفی است، انگور را در استان فارس خریداری می‌کند، آب انگور را می‌گیرد، از آب انگور، الکل استحصال می کند و الکل انگور را تبدیل به سرکه انگور می‌کند. سرکه انگور در بشکه‌های چوب بلوط، پیر می‌شود و طعم بوی خاص بشکه بلوطی داخل آن نفوذ می‌کند و سپس با فرمولاسیون، بسته‌بندی شده و تبدیل به سرکه بالزامیک «وردا» می‌شود.

در مورد نشان سیب سلامت و آن دسته از محصولات «وردا» که دارای نشان سیب سلامت است، توضیح دهید.
متأسفانه به‌دلیل عدم آگاهی مردم، هر شرکتی که پروانه ساخت دارد، مدعی این است که محصولش دارای نشان سیب سلامت است؛ زیرا در پروانه ساخت یک سیب شماتیک وجود دارد که شباهت زیادی با سیب سلامت دارد. سازمان غذا و دارو تولیدکننده را موظف می‌کند، پس از اخذ پروانه ساخت، میزان چربی، نمک و قند را مشخص کرده و شماره پروانه ساخت را درج کند. همانطور که اشاره کردم برخی کارخانه‌ها پروانه ساخت را به جای نشان سیب سلامت جا می‌زنند و این در حالی است که سیب سلامت به‌عنوان نشانی تعریف شده که در آن نوآوری در جهت سلامت محورشدن کالا رخ داده باشد و پس از بررسی توسط سازمان غذا و دارو به آن کالا، نشان سیب سلامت تعلق می‌گیرد. متأسفانه شباهت این دو نشان، مصرف‌کنندگان را به اشتباه می‌اندازد و این در حالی است که سیب سلامت، سیبی است که در آن علامت تیک وجود دارد. «وردا» فقط برای سرکه بالزامیک، دارای نشان سیب سلامت است، زیرا از فرمولاسیون تولید آن نگهدارنده را حذف کرده است و از همین‌رو سازمان غذا و دارو به «وردا» اجازه داده که روی لیبل خود، نشان سیب سلامت را درج کند.
متأسفانه همین شباهت دو نشان اطلاع‌رسانی نمی‌شود که موجبات عدم آگاهی مردم را فراهم می‌آورد و سازمان غذا و دارو هم اقدامی در جهت تصحیح این موضوع انجام نمی‌دهد.
ما در صفحه اینستاگرام «وردا» این موضوع را در دو پست توضیح داده‌ایم که نشان سیب سلامت چیست و آنچه به‌عنوان پروانه ساخت مشاهده می‌شود، چیست. به‌همین علت روی سرکه بالزامیک به‌طور واضح نوشته‌ایم که بدون مواد نگهدارانده و از همین رو این محصول دارای نشان سیب سلامت است.

در رابطه با فروشگاه‌های زنجیره‌ای و فعالیت‌های آنها چه نقطه نظری دارید؟
بی‌انصافی می‌دانم به خدمتی که فروشگاه‌های زنجیره‌ای ارایه کرده‌اند، اشاره نکنم.
فروشگاه‌های زنجیره‌ای، امکان دسترسی به مجموعه‌ای از کالاهای مصرفی را فراهم کرده‌اند و مصرف‌کننده با ورود به یک فروشگاه می‌تواند اکثر نیازهای خود را پوشش دهد، تا حدود زیادی از قیمت، اطمینان داشته باشد و در مواجهه با تنوع کالا، بتواند انتخاب درستی داشته باشد.
یکی از مشکلات در مورد فروشگاه‌های زنجیره‌ای، مارجین‌هایی است که برخی فروشگاه‌های زنجیره‌ای از تولیدکنندگان مطالبه می‌کنند و در برخی موارد این مارجین‌‌ها غیرمنطقی، غیر واقعی و ناعادلانه است، اما تولیدکننده از این جهت آنها را می‌پذیرد که امروزه فروشگاه‌های زنجیره‌ای، کانال مهمی از توزیع به‌شمار می‌آیند.
موضوع دیگر این است که فروشگاه‌های زنجیره‌ای، کالا را از تولیدکننده دریافت می‌کنند و به فروش می‌رسانند و با پول تولیدکننده یا کار دیگری انجام می‌دهند یا بیزینس خود را توسعه می‌دهند و در نتیجه پول تولیدکننده را با تاخیر پرداخت می‌کنند که این موضوع، تولیدکننده را به شدت تحت فشار قرار داده است.
در واقع تولیدکننده‌ای که با انواع و اقسام مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند، به زحمت تأمین مالی را انجام می دهد و کالایی را تولید می‌کند که آن را در اختیار فروشگاه زنجیره‌ای قرار می‌دهد و باید در زمان نرمال، سرمایه‌اش به سیستم بازگردد، اما بر نمی‌گردد یا با دوره بسیار طولانی به سیستم بازمی‌گردد.
معتقدم این‌کار اشتباهی است که توسط تعداد قابل توجهی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای رخ داده است.

برند «وردا» از چه زمانی و به چه شکل آغاز به کار کرد؟
در کشورمان نام سرکه با نام برند «وردا» گره خورده است؛ برندی که هم برای ایرانی‌ها نوستالژیک است و هم یادآور کیفیت است. نام «وردا» از منطقه وردآورد تهران گرفته شده است، زیرا اولین کارخانه «وردا» بیست و یکم شهریورماه سال 1346 در همین منطقه تأسیس شد. «وردا» در زبان عربی به معنای گل سرخ است و به منطقه 21 فعلی تهران که حالا هم همان نام «وردآورد» را دارد، به این دلیل این نام را اطلاق می کردند که در آنجا گل سرخ می‌روییده است.
شرکت «وردا» به‌طور جدی فعالیت خود را با تولید سرکه بهداشتی در ایران آغاز کرد. البته در زمانی‌که «وردا» شروع به فعالیت می‌کند، کارها به شکل برون سپاری نبود و از همین‌رو امکان برون‌سپاری فعالیت‌های یک واحد تولیدی وجود نداشت. بنابراین «وردا» در همان حال که سرکه تولید می کرد، اقدام به تولید لیبل، قالب برای تولید ظرف پلاستیکی و در نهایت ظرف مخصوص برای بسته‌بندی سرکه کرد.
از همین‌رو «وردا» در گذشته‌های دور، از بخش‌های مختلفی برخوردار بوده است. هر‌چند که در حال حاضر هم این برند نام آشنا دارای واحد تولید ظروف پلاستیک در احجام مختلف است. البته تا چند سال پیش، این مجموعه قالب این ظروف را هم می‌ساخت، اما از آنجا که دیگر اقتصادی نبود، این کار را متوقف کرد و از خدمات بیرونی که بسیار به‌روزتر و گسترده‌تر است، بهره می برد.
سرکه «وردا» مدیون بنیانگذاران آن است که برخی از آنها در قید حیات نیستند. هر‌چند که گفته می شود به طور ویژه توجه به کیفیت در «وردا»، مدیون تفکر مهندس بهار دوست است که از سال 1360 سهامدار و رییس هیأت مدیره این مجموعه است و در 43 سال اخیر، همراه این مجموعه بوده است. در واقع تفکر توجه به کیفیت و ارزش قایل شدن برای مصرف‌کننده، متعلق به مهندس بهار دوست و خط قرمز او است که حالا به خط قرمز تمام کارکنان این شرکت تبدیل شده است.
در هر حال «وردا» در آخرین روزهای تابستان سال 1346 با تولید سرکه، شروع به کار می‌کند و با سرکه هم ادامه می‌دهد. البته این برند در مقاطع زمانی مختلف، محصولات دیگری را وارد بازار کرد که از جمله آنها می‌توان به ماکارونی، انواع ترشی و خیارشور اشاره کرد، اما در حال حاضر «وردا» به‌صورت کاملاً تخصصی در حوزه سرکه فعالیت می‌کند و دو گروه سرکه را به تولید می‌رساند.

سرکه‌های «وردا» شامل چند نوع محصول هستند؟
سرکه‌های تقطیری که عمدتاً در ظروف پلاستیکی بسته‌بندی می‌شود که معروف‌ترین آنها سرکه خانواده «وردا» یا سرکه 500 سی‌سی است که ظرف شبیه گلاب پاش دارد و کالایی نوستالژیک است.
سرکه‌های تخمیری هم از دیگر محصولات این برند است که سرکه بالزامیک یکی از انواع آن سرکه است که تنها سرکه بالزامیک دارای نشان سیب سلامت در کشورمان به‌شمار می‌آید. سرکه سیب، سرکه خرما و سرکه شهد خرما که تلفیق شیره خرما با سرکه خرما است و طعم ترش و شیرینی دارد، از دیگر سرکه‌های تخمیری قلمداد می‌شود. در حال حاضر «وردا» بیشترین سهم بازار سرکه در کشور را در اختیار دارد و گران‌ترین سرکه ایران به‌شمار می‌آید که دلیل اصلی آن به کیفیت مربوط می‌شود. مدیران این مجموعه بر این باورند که اگر قرار باشد کالای جدیدی به بازار عرضه شود، باید همان‌قدر موفق باشد که سرکه «وردا» موفق بوده است. حالا پس از 57 سال فعالیت، برند «وردا» یادآور کیفیت برای مصرف‌کننده است. از همین‌رو این مجموعه در R&D به‌دنبال محصولاتی است که همگن و هم جنس سرکه باشند. به‌همین دلیل، «وردا» به تولید انواع سس‌ها و بخشی از روغن‌ها در آینده به‌همراه بسته‌بندی صحیح و اصولی فکر می‌کند.

چه برنامه‌ای برای تولید محصولات جدید در آینده دارید؟
ما از این نظر سازمان محتاطی هستیم و معتقدیم که یا نباید محصول جدیدی تولید کنیم یا باید محصول جدیدی که تولید می‌کنیم از نظر مصرف کننده به همان اندازه موفق باشد که سرکه «وردا» موفق بوده است. در واقع نمی‌خواهیم سابقه خوشنامی خود را از دست بدهیم، زیرا برند «وردا»، یادآور کیفیت است.
در خصوص R&D هم به دنبال محصولاتی هستیم که هم جنس سرکه باشند و به تولید انواعی از سس‌ها فکر می کنیم. همچنین تولید بخش خاصی از روغن‌ها را دنبال می‌کنیم. در عین‌حال بسته‌بندی از اهمیت بسیار بالایی برای مجموعه «وردا» برخوردار است.